در دنیای دیجیتال امروزی اولین برخورد هر مشتری و کاربری با فضای مجازی و وبسایت هر کسبوکار و برندی است. پس باید به طراحی درست آن و نحوه تعامل و برخورد با آن توجه شود. طراحی تعاملی یا IxD براساس استراتژی محتوا و استراتژی دیجیتال اولیه در بخش طراحی بصری، معماری اطلاعات و به طور کلی بر بستر طراحی تجربه کاربری یا UX Design درنظر گرفته میشود. اصطلاح طراحی تعامل توسط بیل موگریج و بیل ورپلانک در اواسط دهه 1980 ابداع شد، اما ده سال طول کشید تا این مفهوم شروع به استفاده شد.
در ابتدا جامعه طراحی تا حد زیادی بررسی و پرداختن به رفتار در دنیای مجازی را یک تخصص در طراحی صنعتی میدانستند. در آن دوره، دانشگاه و همچنین صنایع ICT عمدتا با قابلیت استفاده و مهندسی عوامل انسانی ، تمرکز بر راههایی برای عملیاتی کردن روانشناسی و ارگونومی به روشهایی برای ایجاد تعاملات کارآمد و بدون خطا برای پشتیبانی از وظایف کاری در رشته طراحی صنعتی مشغول بودند.
با افزایش نفوذ اینترنت، و در نهایت ظهور محصولات مصرفی تعاملی دیجیتال، دو بخش طراحی و مهندسی به سمت یک هدف مشترک در استفاده اختیاری و تجربه کاربر گرایش پیدا کردند. در اوایل قرن، مفهوم طراحی تعاملی به عنوان راهی برای تصدیق رویکردی طراحانهتر محبوبیت پیدا کرد برای مثال فراتر از سودمندی و کارایی خالص و همچنین کیفیتهای زیباییشناختی استفاده را در نظر گرفت. و در ادامه با استفاده از دیدگاه مهندسی و ساختار به روند شکلگیری خود ادامه داد.
براساس گفته استیو جابز که تاکید بر طراحی تعاملی دارد، طراحی فقط آنچیزی که در ظاهر به نظر میرسد نیست. بلکه نحوه کارکرد و رفتار کاربر و مشتری با آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به آنکه طراحی تعامل انسان و طراحی انسان محور، رابطه بین انسان و کامپیوتر را بررسی میکند و بهبود میبخشد، طراحی تعاملی نیز میتواند تاثیر بسزایی در برخورد انسان با محصول داشته باشد، خواه این محصول دیجیتال باشد و خواه محصولی فیزیکی. در هر دو صورت میتوان رابطه و تجربه کاربر و مشتری در رویارویی با محصول مورد بررسی قرار گیرد و نتایج آن جهت بهبود، درستی و راحتی استفاده کاربر و مشتری از محصول استفاده خواهد شد. که مفهوم اصلی طراحی تعاملی به نحوه برخورد و تعامل انسان با محصول دیجیتال و بهبود آن میپردازد.
طراحی تعاملی دارای پنج بعد اصلی و اصل اساسی است.
۱- بعد اول، کلمات
۲- بعد دوم، تصاویر بصری
۳- بعد سوم، اشیا فیزیکی و فضا
۴- بعد چهارم، زمان
۵- بعد پنجم، رفتار
در اینجا به توضیحی از هر کدام پرداخته خواهد شد.
در بخش اول اصل اساسی کلمات عنوان شده است. کلمات به عنوان متن میتوانند تاثیر زیادی را بر مخاطب داشته باشند. هنگام انتخاب کلمات باید موارد زیادی را مد نظر داشت. همچنین محتوا و کانتنت از مجموع کلمات و جملات ما تشکیل میشوند که با توجه به استراتژی کسبوکار و براساس چک لیست استراتژی محتوا نوشته میشوند و جهت انتقال پیام به مخاطب استفاده میشوند. در طراحی تعاملی و در انتقال درست پیام باید از کلمات آگاهانه استفاده شود و براساس گروه مخاطبین هدف به چیستی، چرایی، چگونگی، چه زمان و چطور در نوشتن درست مطالب توجه شود. کلمات باید معنادار و قابل فهم باشند که در تجربهکاربری نویسی به آن بسیار توجه میشود. همچنین در اینجا کلمه کاربرد بسزایی در تعامل کاربر با فضای دیجیتال دارد. برای مثال هر کلمه بر روی هر دکمه باید بهطور واضح مشخص کند چه کاربرد و مفهومی دارد تا کاربر سردرگم نشود.
نمایش بصری در بعد دوم قرار دارد که تصاویر نیز در جایگاه خود بسیار مهم هستند. استفاده درست از تصاویر میتواند بازدهی بالایی داشته باشد. تصاویر شامل همه عناصر هستند برای مثال تایپوگرافی، عکس، نمودارها، عناصر گرافیکی و غیره. در استفاده درست از تصاویر با توجه به جایگاه درست آن باید هوشیار بود. تصویر اولین نقطه جذب مخاطب و کاربر است. اگر نتوان با تصویر مخاطبی را جذب کرد درصد زیادی از کاربران را از دست خواهیم داد.
باید به خاطر داشته باشیم که هر دو اصل کلام و تصویر میتوانند به یک اندازه موثر باشند و نحوه استفاده طراح بر تاثیر بیشتر و کمتر آن میتواند تعیین کننده باشد. همچنین این دو اصل کامل کننده یکدیگر هستند.
در بخش سوم فضا درواقع به محل قرارگیری دو بخش اول یعنی کلمه و تصویر اشاره دارد. فضا و محل قرارگیری این دو اصل بسیار مهم است. چرا که اگر در جایگاه مناسب خود قرار نگیرند نمیتوانند تاثیر مدنظر را داشته باشند. فضا و مکان در این بعد به نوعی رسانه منتشر کننده دو بخش اول نیز میتواند باشد. بستری که میتوان کلام و تصویر را به طور موثر منتشر کرد و براساس استراتژی محتوایی و استراتژی دیجیتال طراحی شده به دست مخاطبان هدف آن رساند. محیط فیزیکی مورد استفاده هر فرد میتواند بر نحوه تعامل او با یک وبسایت تأثیر بگذارد. بنابراین در طراحی باید به ریسپانسیو یا واکنشگرا بودن فضای مدنظر توجه داشت تا کاربران با استفاده از هر دستگاهی (دسکتاپ، موبایل، تبلت) بتوانند به راحتی با فضای مدنظر ما تعامل برقرار کنند.
زمان اصل بعدی و موضوع مهمی در طراحی تعاملی است. رسانهها ممکن است در طول زمان تغییر کنند بخصوص امروزه که مدام در حال تغییر هستیم و با دیجتال ترنسفرمیشن و گذر به سمت دنیای دیجیتال دریچه متفاوتی نسبت به گذشته سنتی در مقابل کسبوکارها گشوده شد. حرکت و صدا میتواند در گذر زمان تغییر کند و بر روی نحوه تعامل و هدایت کاربر نیز تاثیر داشته باشد. همچنین نکته قابل توجه میزان زمانی است که کاربر صرف تعامل با خود محصول دارد و اینکه چگونه میتواند بعدا نیز این تعامل را درست انجام دهد. زمان به کاربر کمک میکند تا تغییرات بصری را در رابط کاربری درک کنند. همچنین به کاربر کمک میکند تا پیشرفت خود را در مراحل مختلف وبسایت پیگیری و ردیابی کند.
بعد مهم بعدی رفتار است. بعد پنجم شامل کنش و واکنش است. رفتار چیزی است که مکانیزم تعامل با یک محصول را توصیف و مشخص میکند. درواقع نحوه تعامل درست براساس طراحی تجربهکاربری و متد تفکر طراحی میتواند به صورت مداوم درحال بهروز رسانی و بازطراحی شود تا به نتیجه موردنظر دست یابد. طراحی تعامل که در این بعد بیشتر به چشم میآید به نحوه تعامل تاکیید و توجه دارد. نحوه انجام اقدامات کاربران منجر به رفتار کاربر میشود. که براساس همه ابعاد قبلی است. چگونگی کارکرد هر چهار بعد مطرح شده بر تعامل و رفتار کاربر موثر است. و مشخص میکند که کاربر چه نوع رفتاری را با محصول ما داشته باشد. بعد رفتار همچنین به بازخورد عاطفی از کاربران توجه دارد. و با بررسی توصیهها و پیشنهادات جدیدی از بازخورد را برای بهبود تجربه کاربر ایجاد و مطرح میکند.
طراحی تعاملی در بخش فاکتورهای انسانی، طراحی بصری، طراحی صنعتی، طراحی صدا، طراحی تعامل انسان، معماری اطلاعات، معماری ساختاری، و به صورت وسیعی با طراحی تجربه کاربری همپوشانی دارد. که هرکدام در قسمت خود نقش خود را به صورت مجزا ایفا کرده و جهت بهبود یکدیگر به هم کمک میکنند. حال آنکه در هر یک از این مباحث متخصص مربوط به هر رشته میتواند در تیم برای ایجاد طراحی بهتر محصول حضور داشته باشد و علاوه بر آنکه بار قسمت خود را به دوش میکشد، جهت پیشبرد یک هدف کلی به صورت اجایل و چابک در کنار هم جهت بهبود گام بردارند.
همانطور که گفته شد پنج اصل اساسی یعنی کلام یا متن، تصویر انتخابی و طراحی شده، فضای قرارگیری، زمان استفاده و رفتار کاربر همه تشکیل دهنده عناصر اصلی طراحی تعاملی هستند. طراحی تعامل راهی برای برقراری رابطه و صحبت با مخاطب است. باید مطمئن شد که از بهترین کلمات و تصاویر برای این کار استفاده شده اشت. نحوه تعامل یک فرد با یک محصول دیجیتال (چه یک وبسایت، یک برنامه یا موارد دیگر باشد)، در نهایت تصمیمات و جنبههای دیگر سفر کاربر را شکل میدهد. طراحی تعامل باید ساده و قابل فهم باشد و کاربر بتواند به راحتی و از راه درست با محصول ارتباط برقرار کند. با توجه به پنج اصل طراحی شده و بکارگیری اصول طراحی تعاملی میتوان تجربه کاربری و حس خوبی در حال استفاده از محصول برای کاربر ایجاد کرد. تا علاوه بر استفاده درست از ورتیکال و محصول دیجیتال تصویر مناسبی از برند و کسب و کار در ذهن مخاطب بماند.
تا اینجا مشخص شد که طراحی تعاملی باتوجه به عناصر اصلی آن میتواند در بستر فضای دیجیتال (وبسایت، اپلیکیشن و غیره) مورد استفاده کاربران قرار بگیرد. پس چون حوزه به طور کلی دیجیتال است از تاثیر آن در دیجیتال مارکتینگ نمیتوان فارغ شد. همچنین تاثیر طراحی تعاملی در وفاداری مشتری نیز میتواند حائز اهمیت باشد چرا که هرچه استفاده از محصول برای کاربر مناسبتر و راحتتر باشد، میل به استفاده از آن در گروه هدف مدنظر هر کسبوکاری میتواند نهادینهتر شود و بیشتر باشد. هر بیزینسی میتواند محصولات دیجیتال خود را بصریتر کند، تعاملات معنادارتری ایجاد کند و در نهایت نتایج تجاری مطلوبتری را برای مشتریان خود ایجاد کند. در ادامه این موضوع میتواند برای بازدهی بیشتر بر روی استراتژی دیجیتال مارکتینگ تمرکز کرده و حتی سوشال مدیای خود را با لینکدهی به فضای وبسایت خود بیشتر پرزنت کند. پس در بستر دنیای دیجیتال با درنظر داشتن طراحی تعاملی و رعایت نکات کلیدی آن میتوان حتی در بخش دیجیتال مارکتینگ نیز تجربه بهتری برای کاربران و مشتریان ایجاد کرد.
طراحی تجربه کاربری و طراحی تعامل را نباید با هم اشتباه گرفت حال آنکه همپوشانی این دو غیرقابل انکار است. طراحی تعامل استفاده و چگونگی برقرار رابطه، رفتار و تعامل با محصول است. طراحان تعامل استفاده و چگونگی برقراری رابطه را بررسی و بهبود میبخشند اما در طراحی تجربه کاربری عوامل متعدد و وسیعتری میتواند در این موضوع دخیل باشد. طراح تعامل (از طریق یک رابط) بین یک سیستم و کاربر آن را بررسی میکند. طراحی تجربه کاربری بر تجربه کلی بین کاربر و محصول تمرکز دارد. این فقط به عناصر تعاملی مربوط نمیشود، بلکه به نحوه ظاهر، احساس یا ساختن عناصر خاص برای ارائه خروجیهای خاص نیز میتواند مربوط باشد. طراحی تعامل، طراحی ارتباطات، معماری اطلاعات، و بسیاری دیگر از رشتههای مرتبط زیر مجموعههای طراحی تجربه کاربری هستند. درواقع هرکدام از این رشتهها در کنار یکدیگر است که منجر به تجربه نهایی کاربر میشوند.
طراحی تعاملی بهطور کلی به تعامل درست در طراحی محصولات دیجیتال، محیطها، سیستمها و خدمات میپردازد. موضوعات رایج طراحی تعامل شامل طراحی ، تعامل انسان و کامپیوتر و توسعه نرم افزار است. باتوجه به آنکه طراحی تعامل به فرم و چهاربعد اول علاقه دارد (مشابه سایر زمینههای طراحی)، حوزه اصلی تمرکز آن بر رفتار و بعد پنجم است. در نهایت باید گفت طراحی تعاملی به برآورده کردن نیازها و بهینهسازی تجربه کاربران، در چارچوب محدودیتهای فنی یا تجاری مرتبط نیز تمرکز دارد.
what is Interaction Design?
The dimensions represent the aspects an interaction designer considers when designing interactions:
2 Comments
perfect issue, thanks
یو ایکس و طراحی تعاملی خیلی باهم اشتباه گرفته میشه به نظرم نکته خوبی بود.